آمارهاي منتشر شده از سوي انجمن صنفي كارفرمايان صنعت سيمان براي 8 ماه نخست سال 1394 نشان ميدهد مصرف سيمان در داخل كشور با افت 4/9درصدي نسبت به مدت مشابه سال 1393و تحويل سيمان كارخانجات (مجموع تحويل داخلي و صادراتي) با افت 7/11 درصدي نسبت به مدت مشابه سال 93 مواجه است. (جدول شماره1) | 8 ماهه نخست سال 1393 (تن) | 8 ماهه نخست سال 1394 (تن) | مقدار كاهش (تن) | درصد تغيير | تحويل سيمان صادراتي | 9,301,006 | 7,378,747 | 1,922,259 | 6/20% - | تحويل سيمان داخلي | 37,458,148 | 33,904,604 | 3,553,544 | 4/9% - | جمع تحويل سيمان | 46,759,154 | 41,283,351 | 5,475,803 | 7/11% - | (جدول شماره1) | |
|
|
|
|
|
| دليل اصلي كاهش مصرف سيمان كشور كاهش حجم سرمايه گذاريها و مخارج بخش خصوصي و دولت در ساخت مسكن و پروژه هاي عمراني ميباشد، مطابق نتايج يك تحقيق 91% از تغييرات مصرف سيمان در كشور به تغييرات توليد ناخالص داخلي(GDP) مرتبط است كه مطابق تحليلهاي به عمل آمده از دادههاي سنوات گذشته، تغييرات GDP عمدتاً با يك تا دو سال تأخير بر مصرف سيمان كشور تاثير ميگذارد به نحويكه شرايط امروز را ميتوان محصول رشد منفي اقتصادي در سال 1392 و عدم بهبود معنادار آن در سال 1393دانست. همچنين با توجه به پيش بينيهاي موجود مبني بر تحويل حدود 58ميليون تن سيمان توسط كارخانجات در سال 1394 (48 ميليون تن مصرف داخلي و 10ميليون تن صادرات) و ظرفيت 78ميليون تني توليد سيمان در كشور؛ صنعت شاهد فزوني بيسابقه عرضه بر تقاضا بوده و كارخانجات را با چالشهاي متعدد مواجه نمودهاست بهنحويكه در برخي از كارخانجات بهاء فروش سيمان به نصف قيمت فروش سال گذشته رسيدهاست و مطابق تحقيقات ميداني و اطلاعات واصله از برخي بازارها شتاب كاهش قيمت بيش از افت عمومي تحويل ارزيابي ميگردد كه اين مهم نيز به دليل تمايل شديد و از روي ناچاري كارخانجات براي جذب نقدينگي هرچه بيشتر از طريق فروش بيشتر محصولات توليدي با ابزار قيمتي و رقابتهاي پيدرپي ناشي شدهاست؛ موضوعي كه خود در نتيجه سياستهاي نادرست دولت در سنوات گذشته در موضوع دخالت در قيمت گذاري سيمان و تعيين سقف قيمت فروش براي محصول توليدكننده و انتقال سودآوري توليد سيمان از جيب كارخانجات به جيب تجار واسطه است. اين سياست منجر به كاهش درآمد توليدكنندگان در سنوات متمادي شده و نهايتاً باعث تضعيف بنيه مالي شركتهاي سيماني گرديد كه اثرات آن در شرايط ركودي بازار نمايان گرديدهاست. توليدكنندگان سيمان كشور اميدوار هستند دولت تدبير و اميد برنامههاي اعلام شده در انتخابات سال1392 مبني بر واگذاري بخشي از اختيارات حاكميتي به تشكلهاي صنفي و تقويت تشكّلها؛ جامهعمل پوشانده و با دراختيار قراردادن ابزارهاي لازم به انجمن صنفي كارفرمايان صنعت سيمان؛ موجبات استيفاء حقوق و مطالبات اين صنعت و نجات آن را فرآهم آورد. با توجه به هدف اصلي نوشتار حاضر كه تشريح چالش مضاعف كارخانجات بزرگ سيمان فعال در بازار داخلي نسبت به ساير كارخانجات ميباشد ابتدا دامنه مورد بررسي و اهداف تشريح ميگردد: در حال حاضر 9 شركت با ظرفيت اسمي ساليانه توليد بيش از دوميليون تن سيمان در كشور وجود دارد كه مطابق آمار 8ماهه نخست 1394 تعداد 6 شركت بيش از 70% تحويل خود را بر بازارهاي داخلي متمركز نموده اند كه دليل اصلي آن موقعيت جغرافيايي استقرار اين كارخانجات و فاصله از مرزهاي اصلي صادراتي كشور است. در ميان 70شركت سيماني كشور؛ 6شركت موصوف حدود 21% از ظرفيت توليد سيمان كشور را دارا مي باشند. هدف نوشتار حاضر بررسي وضعيت عملكرد 8ماهه اين 6 كارخانه (گروه 1 در نمودار شماره 1) و مقايسه آن با شركتهاي سيمان با ظرفيت متوسط و كوچك متمركز بر بازار داخلي (كمتر از 2ميليون تن در سال؛ گروه 2) از بعد مقادير تحويل سيمان كه بر سهم بازار هريك تاثير مستقيم دارد بوده و دلايل كلي تفاوت موجود بين اين دو گروه تشريح ميگردد؛ بديهي است تحليل جامع و كيفي فروش كارخانجات در ساير ابعاد به فرصتي ديگر موكول شده و نتايج اعلام شده در اين تحقيق از جنبه سهم بازار بوده و تبيين گر موفقيت يا عدمموفقيت هيچ شركت يا گروه از شركتها در كليت موضوع نميباشد. همانگونه كه در جدول شماره 2 ملاحظه ميگردد تحويل سيمان كليه كارخانجات گروه 1 (كارخانجات بزرگ ظرفيت با موقعيت فروش داخلي) در 8 ماهه سال 94 نسبت به مدت مشابه سال قبل مابين 19 تا 37 درصد افت دارد به نحويكه مجموع افت تحويل اين گروه از كارخانجات در سال 94 نسبت به 93 برابر 3/25 درصد است، اين درحالي است كه افت كارخانجات متوسط و كوچك متمركز بر بازار داخلي(گروه2) نسبت به سال قبل 2/8 درصد و افت تحويل كارخانجات صادرات محور (گروه3) 7.9درصد ميباشد كه از ميانگين كل كشور كه 7/11درصد افت است شرايط بهتري در مقادير تحويل ملاحظه ميگردد. لذا بررسي ها نشان مي دهد اجزاء بازار سيمان در سال 94 به گونهاي بوده است كه افت تقاضا و كاهش مصرف سيمان در كشور به كارخانجات بزرگ منتقل گرديده و در اين گذر سهم كارخانجات متوسط و كوچك از ركود تقاضا كمتر از كارخانجات بزرگ ميباشد. اهم اين دلايل در قالب 5چالش كارخانجات بزرگ به شرح ذيل قابل طرح است: تحويل سيمان 8 ماهه | نام شركت | درصد تغيير سال 94 نسبت به 93 | سال 1394 | سال 1393 | 19.84%- | 1,327,129 | 1,655,657 | سيمان آبيك | گروه 1: كارخانجات بزرگ (متمركز بر بازارهاي داخلي) | 26.12%- | 766,830 | 1,037,901 | سيمان خاكستري ساوه | 27.75%- | 1,495,580 | 2,070,068 | سيمان تهران | 19.3%- | 1,472,983 | 1,824,667 | سيمان سپاهان | 21.69%- | 1,207,432 | 1,541,864 | سيمان صوفيان | 37.2%- | 1,048,522 | 1,668,366 | سيمان مازندران | 25.3%- | 7,318,476 | 9,798,524 | مجموع گروه 1 | 8.2%- | 23931070 | 26063458 | گروه 2: شركت هاي سيماني با ظرفيت توليد متوسط و كوچك متمركز بر بازار داخلي | 7.9%- | 10,033,804 | 10,897,172 | گروه 3: شركت هاي داراي موقعيت صادراتي با هر ظرفيت | 11.7%- | 41,283,351 | 46,759,154 | جمع كشور | جدول شماره 2 | الف) چالش رفتار خريد مشتريان با توجه به نوع كالاي سيمان و منطبق بودن كيفيت سيمانهاي توليدي عمده كارخانجات در بازار با انتظارات مشتريان مطابق الگوي فورنل (نمودار 2)؛ به نظر مي رسد اصليترين عامل در تصميمگيري خريد مشتريان در بازار كنوني به ارزش ادراكي مشتريان از طريق قيمت مربوط است. (اثر اين چالش بر كارخانجات بزرگ در ادامه تشريح ميگردد)
ب) چالش رفتار رقبا در بازار از آنجا كه در ساليان رونق بازار سيمان، عمده شركتهاي سيماني برنامه جدي در زمينه استراتژي هاي رقابتي نظير ورود گسترده به صنايع پاييندستي و امثالهم نداشتهاند لذا تغيير پارادايم صنعت سيمان از توليدمحوري به بازارمحوري؛ با خالي بودن دست بسياري از شركتها از ابزارهاي رقابتي كارا توام گرديد؛ بهنحويكه در سال 1394 تعداد زيادي از كارخانجات سيمان صرفاً با ابزار كاهش قيمت سعي در حفظ بازار و جذب نقدينگي نمودند، در چنين شرايطي با عنايت به توضيحات ارائه شده در چالش الف؛ درصورتيكه كارخانجات بزرگ بخواهند سهم بازار خود را حفظ و ظرفيت بالاي توليد خود را به تناسب ساير كارخانجات كوچكتر پوشش دهند لاجرم مي بايد با دو چالش الف و ب همراه گشته و مبادرت به كاهش قيمت هاي فروش نمايند؛ كه در بازار فعلي اين اقدام بلافاصله با واكنش رقابتي كارخانجات كوچكتر در جذب مشتريان از طريق كاهش مجدد و مستمر قيمتها مواجه شده و عملاً امكان «فروش بيشتر به تناسب ظرفيت» از كارخانجات بزرگ سلب و كاهش تقاضاي كلي بازار و كاهش مصرف سيمان داخل كشور به كارخانجات با ظرفيت بالاي توليد منتقل(تحميل) ميگردد. پ) چالش فروشهاي اعتباري و سقفهاي اعتباري مشتريان با توجه به آنكه شرايط ركودي بازار، انجام فروشهاي اعتباري را براي عمده كارخانجات متمركز بر بازار داخل ضروري نموده است، بهغير از لحاظ نمودن برخي كارخانجات كه بدون اخذ تضامين معتبر نسبت به فروش اعتباري محصولات خود اقدام مي نمايند در ساير كارخانجات سقف اعتباري مشتريان تابعي از تضامين معتبر ميباشد لذا به جهت تحقق درصد مشخصي از فروشهاي اعتباري به تناسب ظرفيت، كارخانجات بزرگ با چالش بيشتري براي اخذ تضامين معتبر از مشتريان خود مواجه هستند. ج) چالش اداره بازارهاي اصلي و فرعي با توجه به آنكه كارخانجات بزرگ عمدتاً در نزديك مراكز اصلي مصرف كه شهرهاي بزرگ ميباشند ايجاد گرديدهاند، لذا عمده بازار اين كارخانجات؛ بازار حوزه استقرار آنها است و از آنجايي كه در شرايط ركود، بازارهاي پر مصرف از طريق ارزانفروشي و به عنوان يك بازار فرعي مورد هجوم كارخانجات راه دور قرار مي گيرند لذا كارخانجات ميزبان در يك بازار؛ به جهت پيشگيري از سقوط قيمتها در بازار اصلي خود و پيشگيري از افت منابع درآمدي؛ حداكثر مقاومت را جهت كاهش قيمت خواهند داشت. براي مثال دو شركت سيمان آبيك و سيمان تهران تقريباً 100درصد فروش سيمان خود را در استانهاي البرز و تهران انجام ميدهند وليكن كارخانهاي در منطقه شرق كشور ميتواند حداكثر 20درصد از فروش خود را به بازار تهران تخصيص دهد لذا كارخانجات سيمان راه دور براي حراج حداكثر 20درصد از محصولات خود و كسب سهم در بازار به اندازه شركتهاي سيمان آبيك و سيمان تهران نگراني نخواهند داشت، چراكه تنها درصد محدودي از محصولات فروش رفته مشمول حراج مي شود؛ حال آنكه با هرگونه افت قيمت در بازار اصلي شركت هائي نظير سيمان آبيك؛ سيمان ساوه و سيمان تهران؛ زيان وارده متوجه 100درصد فروش اين شركتها خواهد بود. به همين جهت علي رغم آنكه به دليل شرايط ركود ساخت و ساز و چالشهاي تشريح شده فوق الذكر، رهبري قيمت لازمه حفظ و كسب سهم بازار كارخانجات بزرگ است وليكن آن ها ناچار هستند به جهت حفظ منافع كيفي حاصل از فروش در بازارهاي اصلي خود با احتياط و حداقل شتاب در كاهش قيمتها اقدام نمايند. در حال حاضر نزديك به 25 شركت سيماني از راه دور وارد بازار تهران و البرز شده و متوسط قيمتهاي فروش سيمان در بازارهاي اين دو استان را به نازلترين قيمت سيمان در سطح كشور رساندهاند! د) چالش چابكي در تصميمگيري به دليل ساختارهاي مالكيتي يكي از مهمترين عوامل موثر بر حفظ سهم بازار در شرايط رقابتي؛ الگوي مالكيتي شركت و اثر آن بر سازماندهي تصميم گيري و نهايتاً چابكي است؛ مطابق بررسي به عمل آمده مالكيت مديريتي تمامي شركتهاي بزرگ سيمان (گروه1 در نمودار1) در اختيار بخشهاي غيرخصوصي مي باشد وليكن مالكيت 50درصد كارخانجات متوسط و كوچك در اختيار بخش خصوصي (معادل 22.201ميليون تن ظرفيت توليد) و 50درصد ديگر (معادل22.282ميليون تن ظرفيت) در اختيار بخشهاي غيرخصوصي است؛ همچنين در آمار 8 ماه تحويل سيمان كشور از 8درصد افت فروش گروه2 (شركتهاي متوسط و كوچك)؛ افت فروش در 50درصد از شركتهاي متعلق به بخش خصوصي 5درصد و در شركتهاي غيرخصوصي 11درصد است. در پايان نمودار اثر همزمان چالش هاي ويژه كارخانجات بزرگ در ايجاد چالش جديدي به نام چالش حفظ سهم بازار آورده شده است: (نمودار شماره 3: اثرهمزمان 5چالش ويژه كارخانجات بزرگ در ايجاد چالش ثانويه حفظ سهم بازار) نويسنده: اسماعيل گل محمدي |